انتظامات
اعلام کرده بودن که راهپیمایی برائت از مشرکین ممنوعه و حسابی هم تهدید کرده بودن. ولی حافظه، صبح خیلی زود بلند شد، غسل شهادت کرد، ساق بست و مقنعه ش رو محکم کرد.
می گفت: «می خوام اگه تو خیابون زد و خورد شد، حجابم به هم نخوره.»
یه بازوبند از روی چادر به بازوش زد که روش نوشته بود:
«انتظامات خواهران»
یه کتری بزرگ هم برداشت تا تو راهپیمایی به حاجیا آب بده.
وقتی داشت می رفت بیرون بهم گفت: «امروز اولین سالگرد شهادت پسرم حسینه» ...
همون روز رفت پیش حسینش و هیچ وقت هم جسدش پیدا نشد.
شهیده حافظه سلیمان شاهی
تولد : 1312
شهادت : 1366
علت شهادت: راهپیمایی برائت
از مشرکین، مکه مکرمه